خواب آب ارغوان

ساخت وبلاگ
روزهای اولِ بهار بود و عید دیدنی هامون برقرار ... امسال اولین عیدی بود که من و مرد باهم و در کنارِ هم همه جا میرفتیم ... خونه ی عمو و دایی و خاله ها ... پسر دایی و پسر عموها ، پسرخاله ها و البته دختر خاله های مرد جانم که تعدادشون کم هم نبود ...از دو سه ماه قبلِ عید من حسابی در گیر و دارِ لباس برای س خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 18 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 10:05

داخلِ پارکینگ شدیم و مردجانم مشغولِ جا به جا کردنِ ماشین شد ... من زودتر پیاده شدم و وسایلا رو برداشتم ... گفتم : مرد جان من میرم بالا ... گفت : منم یه سری به بابا میزنم و بعد میام ... وَ درِ آسانسور رو باز کردم و دکمه ی طبقه ی پنج رو زدم و چند لحظه بعد هم جلوی درِ خونمون بودم ... داخلِ که شدم حسِ آ خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 21 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 10:05

تازه از خونه مامان جان اینا اومده بودیم ... هوای بیرون و داخلِ خونه بسیاااار گرم ... تا در رو بستم چادرم رو درآوردم و گیره ی شالم رو باز کردم ... تو همین چند دقیقه پیاده روی تا خونه ی خودمون حسابی گرمم شده بود ... مرد زود واسم کولر رو روشن کرد ... منم یکی از کوسن ها رو برداشتم و گذاشتم روی زمین و جل خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 45 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 10:05

تلویزیون عیدِ فطر رو تبریک میگفت و من در در آغوشِ مرد از خوشحالی جیغ جیغ میکردم ... عیدت مبارک بهم میگفتیم و آرزوهای خوب میکردیم برای هم و واسه صبحونه و ناهار و شام های روزای بعد نقشه میکشیدیم مامان جان بهمون زنگ زد و با مهربونیِ فوق العاده ای بهم تبریک گفت : اینشالله سال های سال همینطوری روزه بگیر خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 17:13

سلااااامممِ بلـــــند و انرژی دارررر صدای من رو از دلِ یک ظهرِ جمعه ی گرم و از خونه ی آرومِ آبیمون میشنوید ... دلم خواست بعد از مدت ها یک پستِ روزمرگی بنویسم و از حال و احوالِ خودم و زندگیمون بگم ... صدای مناجاتِ فوق العاده قشنگِ حضرت علی (ع) توی خونه پیچیده و یه آرامشِ خاصی رو بهم القا میکنه ... مر خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 17:13

اون وقتایی که خیلی بهم ریخته َم ، اون وقتایی که اعصابم داغونه و نا آرومم ، اون وقتایی که به هیچ صراطی مستقیم نمیشم و هر کاری میکنم روی مهربونم برنمیگرده ... وقتایی که فکرم پُرررر از اتفاقاتِ ناخوشایند و قضاوت های بیجا و منفیِ ، وقتایی که هر چیزی رو به یه چیزِ بدتر ربط میدم و واسه خودم سفسطه میکنم و خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 17:13

یکم دورتر از من نشسته روی کاناپه و داره با گوشیش بازی میکنه ... منم اینورتر دراز کشیدم روی زمین و لپ تاپ جلوم بازه ... هاردمون رو وصل کرده بودم و داشتم فیلمِ عروسیمون رو زیر و رو میکردم ... دلم میخواست قبل از مهمونیِ شنبه و غافلگیر کردنِ بقیه خودم دوباره یه دلِ سیـــــر فیلممون رو ببینم و دل قنجی بگ خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 17:13

در کنارِ همه ی عزیزای دلم ، میونِ دست و جیغ و همهمه ی تولدت مبارک ، وَ با آرزوی توی دلم ، شمع های تولدم رو فوت کردم و بیست و سه ساله شدم ... :) برام شیرین ترینِ لذت ها بود که همه ی خرید کردن ها و تدارکاتِ جشنِ تولد رو دوش به دوشِ هم آماده کردیم ... که خونه رو با صبر و حوصله و آهنگ و رقص و خنده تزیین خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 17:13

موهای نرمش رو گرفتم توی دستم و ناز کردم ... فرفری های قشنگش تاب میخورد و بااااز میشد و دوباره برمیگشت سرِ جاش ... یادِ حرفِ داداش افتادم ... اوایلِ بارداریِ عروس جان بود و تازه فهمیده بودیم فسقلمون دختره ... خیییییلی براش ذووووق داشتیم و مدام حرفشو میزدیم ... هرموقع بحثِ شکل و شمایلِ ماهش میشد داداش خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 17:13